نوشته شده توسط : رزمنده

مقایسه ترکیه با ایران در آستانه انقلاب اسلامی

دویچه وله - آویگدور لیبرمن، وزیر امورخارجه اسراییل شرایط کنونی ترکیه را یاد‌آور وضعیت ایران در آستانه انقلاب ۵۷ دانست.

به گفته لیبرمن قطع روابط دوستانه میان ترکیه و اسراییل گناهی است که متوجه‌ی سیاست‌های آنکارا می‌شود.

آویگدور لیبرمن، وزیر امورخارجه اسراییل در مقاله ای در روزنامه "جروزالم پست" با عنوان "ما نمی‌خواهیم کیسه بوکس ترکیه باشیم" می‌نویسد که اسراییل مایل به «گفت‌وگویی صریح و صادقانه» با احمد داوداوغلو، همتای ترک خود است. به گفته لیبرمن اتحاد ترکیه و اسراییل می‌تواند دوباره تجدید و از سر گرفته شود.

پیشتر وزیر امورخارجه راست‌گرای اسراییل درباره شکستن محاصره دریایی نوار غزه توسط کشتی‌های‌کمک‌رسانی ترکیه مدعی شده بود که این اقدام ریشه در مواضع اسلام‌گرایانه رهبران سیاسی ترکیه دارد.

لیبرمن در این مقاله تصریح می‌کند که «تغییرات یکجانبه در مناسبات دو کشور ناشی از اقدامات آگاهانه ما نبوده، بلکه باید به عنوان نتیجه سیاست داخلی ترکیه قلمداد شود».

لیبرمن می‌افزاید: «متاسفانه رخدادهای اخیر در ترکیه یاد‌‌آور انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی به رهبری آیت‌الله روح الله خمینی در ایران است. ایران پیش از انقلاب یکی از متحدان نزدیک اسراییل محسوب می‌شد و مناسبات دو کشور در عرصه‌ی دولتی و مردمی بسیار مطلوب بود».

 




:: بازدید از این مطلب : 241
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
سند تازه از شرافت سران فتنه!

 

وزير صهيونيست رژيم پهلوي و قائم مقام حزب رستاخيز مي گويد: جنبش سبز، سران خود را كه از درون جمهوري اسلامي بودند تغيير داده و ساخته است بنابراين از نگاه ما اشكال اساسي در آنها ديده نمي شود!

 

داريوش همايون مدتي سخنگوي دولت جمشيد آموزگار هم بود و به اعتبار ميزان سرسپردگي به رژيم ديكتاتوري و كودتاي پهلوي، به قائم مقامي حزب شاه ساخته رستاخيز منصوب شد. وي كه طي چند ماه اخير چندين بار از فتنه گراني چون موسوي و كروبي و خاتمي با ذكر نام ستايش و حمايت كرده، در مصاحبه با سايت ضدانقلابي تهران ريويو مي گويد: جنبش سبز توانست سران خود را كه از درون رژيم برخاستند، با اين كه بسيار سنتي هم بودند، تغيير دهد و بسازد. جنبش سبز در جناح به اصطلاح اصلاح طلب نفوذ كرد كه توانست آن آبروريزي ها را براي رژيم راه بيندازد. البته به سران جنبش، رهبران نمي گويند، بلكه مي گويند راهبران]![ حتي خود آنها هم مي گويند ما رهبر جنبش سبز نيستيم. من اشكال اساسي در رفتار و گفتار سران جنبش سبز در داخل ايران نمي بينم. وقتي از بيرون به اينها نگاه مي كنم مي بينم كه آنها نسبت به بسياري از كساني كه در بيرون ادعاي رهبري دارند يا ديگران سعي مي كنند از آنها رهبر جنبش بسازند، انحرافات بسيار كمتري دارند.
سانسورچي ارشد رژيم طاغوت با بيان اين كه فتنه سبز «سعي كرده دو طيف مذهبي و سكولار را به هم نزديك كند» مي گويد: به نظرم گروه هاي اپوزيسيون فعال در خارج كشور از اين مسائل دور هستند و خيلي متوجه اين قضيه نيستند كه ما با چه نيروهايي و چه كساني در داخل ايران سروكار داريم. ما بيروني ها حرف هايي مي زنيم اما اين حرف ها ممكن است با گفتمان درون ايران سنخيت نداشته باشد. ما بايد با تفاهم بيشتر به سران جنبش در داخل نگاه كنيم تا سران جنبش سبز بتوانند هم رژيم را به چالش بكشند و هم توانايي مصالحه و سازگار شدن با عناصر مختلف را كه مي توانند به ما خدمت كنند، داشته باشند.
اين سلطنت طلب مدعي جمهوري خواهي در عين حال درباره احتمال بازگشت سلطنت به ايران و پهلوي بودن يا نبودن آن گفت: تنها احتمالي كه براي برقراري پادشاهي هست، همين پادشاهي پهلوي با سابقه ۵۷ ساله است. اگر خانواده پهلوي را كنار بگذاريم، پادشاهي تمام است ديگر. معني ندارد ما شخص ديگري را بتراشيم به عنوان پادشاه، چون خانواده پهلوي هست.




:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

حجتيه؛ آنچه بر سر انقلاب و جامعه ديني آورد و مي‌آورد

«فلسفه نجس و ضاله است، از بین تمامی علما فقط آقای "و؛س؛خ" اعلم بودند بقیه اصلا سواد ندارند، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حلبی را چقدر برای دین زحمت کشید، تمام شاگردان ایشان امام زمانی هستند، حکومت جامعه ما جوانان را ضد دین می کند، باید از سیاست دست برداشت، فلانی در دیدار با امام زمان گفته است...، ما نیز زمانی به رهبری اعتقاد داشتیم ولی به دلایلی...»

اينها گوشه‌ای از ادبیات جذب و شستشوی مغزی انجمن حجتیه است که با تشدید فعالیت های خود، قشر مذهبی و متدين جامعه را هدف گرفته است، البته این فعالیت ها نه به نام انجمن بلکه با نام هیئت ها و محافل مذهبی صورت می‌پذیرد.

انجمن حجتیه چیست؟

انجمن خیریه مهدویه حجتیه درسال 1335 توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به شیخ حلبی با هدف مبارزه با بهائیت از طریق اعتقادی تاسیس شد.

اگرچه انجمن در تبصره دوم خود آورده است که "انجمن به هيچ‌وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسؤوليت هرنوع دخالتي را كه در زمينه‌هاي سياسي از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد، بر عهده نخواهد داشت." ولی عملامخالفت آنها با اقدام سیاسی و خاموش کردن احساسات انقلابی یک مسلمان خواه یا ناخواه انجمن را به یکی از جریانات سیاسی تبدیل کرده است.

افکار و عقاید انجمن حجتیه، قبل از انقلاب

بزرگ نمایى و جلوه‏دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى،‏ اصلی ترین ويژگي انجمن به حساب می آید، در اين زمينه شیخ حلبى تأکید مى‏کرد: «امروز امام زمان‏علیه السلام از کسى جز این خدمت را نمى‏پذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»

اما شاید نکته ای که کمتر به آن توجه شده باشد، تناقض عقیده و عملکرد این انجمن است. یعنی در حالی که نخست وزیر و بسیاری از اعضای هیئت دولت و نزدیکان دربار بهایی هستند، نمی توانید انتقادی را نسبت به دربار از سوی انجمن بیابید.

حتی اعضایی که به نحوی به رژیم سلطنت اعتراض می کردند، بر اساس تبصره دوم انجمن بلافاصله به نحوی طرد می شدند، چراکه به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.

پس حمایت علمای بزرگ از انجمن از چه رویی است؟

مبارزه با بهائیت و سخن گفتن از امام زمان به ذاته امر مقدسی است لذا اکثر علما از شروع حرکت انجمن حمایت کردند، سند زیر نشانگر اجازه امام خمینی برای اختصاص سهم امام برای فعالیت های انجمن است.

در این بین می توان حمایت هایي را از شهید مطهری نیز یافت

اما این حمایت ها با شروع نهضت امام از 14 خرداد42 سیر نزولی می یابد و با موضع گیری انجمن درباره هدر بودن خون شهدا به طور کامل قطع می شود.

یکی دیگر ازاعتقادات این انجمن بر این اصل مبتنی شده که قیام‏هاى قبل از ظهور محکوم به شکست است. آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچم‏هاى قیام قبل از ظهور را گمراه مى‏دانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مى‏شمردند.

همچنین انجمن، جهاد در دوران غیبت را بی معنا می داند؛ شیخ حلبى در این باره مى‏گوید: «[شیعه مى‏گوید:] در عصر غیبت امام زمان‏علیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعى‏مان را انجام دهیم و به شبهات منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»

یکي از شاخصه های اصلی شناسایی انجمنی ها مخالفت انها با فلسفه است، آنان فلسفه را نوعى بدعت می دانند.

از دیدگاه برخى ازانجمنی ها، کسى که فلسفه مى‏خواند یا درس مى‏دهد، از عدالت ساقط است، بنابر این شما خود تعامل انجمن با ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، ابونصر فارابی، غزالی، ابوالبرکات بغدادی، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی، صدرالدین دشتکی، شیخ بهایی، میرداماد، حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله حسن حسن زاده آملی، ایت الله جوادی آملی، آیت الله محمدتقی جعفری، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و مقام معظم رهبری را بیابید.

حلبی کیست؟

محمود ذاکر زاده تولائی در 17 شهریور 1279 متولد شد و در 26دی 1376 فوت کرد. این روحانی مشهدی در ایام جوانی خود مدافع ملی شدن صنعت نفت بوده و حتی از مشهد کاندیدای مجلس هفدهم نیز می شود اما با اقبال نكردن مردم به وی، از سیاست سرخورده می شود.

حلبی در مورد با مبارزه با رژیم طاغوت گفته است: «نمی شود با رژیم تا بن دندان مسلح مبارزه کرد. کسانی که به این راه کشیده می شوند، خونشان هدر است و کسانی که افراد را به این راه می کشانند، مسئول این خون ها هستند. کار صحیح فعالیت های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.»

نگرش انجمن به سیاست و حکومت

انجمن طرفدار جدايی دین از سیاست در دوره غیبت است و به واقع انجمن یک تشکیلات سکولار به حساب می آید که دین را تنها در حریم شخصی، قابل توجه می داند.

اعتقاد به امکان نداشتن تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت امام معصوم نیز جزو جدایی ناپذیر این تفکر به حساب می آید. از دیدگاه انجمن، نشانه هاي ظهور عبارت اند از شيوع گناه و فحشا در ميان مردم که در اثر آن، خداوند آنها را به جور سلطان، قحطي زمان و ستم حکام عذاب می کند. بنابراين، آنان علايم آخر زمان را اینگونه تفسیر و از آن شاد هستند: «مردم از هم بيزار و همديگر را مورد لعن قرار داده و به روي هم آب دهان مي اندازند و شهادت به کفر يکديگر مي دهند.» آنان، گراني، قحطي، زلزله هاي پياپي، قتل و غارت، شيوع گناه و فساد و... را نوید دهنده ظهور مي‌دانند.

ساواک و انجمن

سند ساواک به تاریخ 1350/08/13:

اخیرا حاجی آقا حلبی رهبر انجمن‌های 140 گانه سراسر کشور به منظور توسعه و تعمیم انجمن مزبور در این استان به بندر عباس آمده و عده ای از اعضای انجمن‌های کرمان، سیرجان و رفسنجان برای دیدن ایشان به بندر عباس وارد شده اند. حاجی محمد زمانیان سرپرست انجمن کرمان ضمن بحث کلی به آقای حلبی گفتند در رفسنجان حدود 65 نفر دستگیر شده اند که عده ای از آنها وابسته به انجمن بوده اند. اصولا گفته شده در رفسنجان بیشتر از رویه آیت الله خمینی پیروی می شود و این دستگیری به‌دنبال آتش زدن سینما و اتومبیل رئیس پلیس صورت گرفته و رهبر انجمن رفسنجان به اطلاعات شهربانی فراخوانده شده و ایشان گفته اند آن‌ها از مدت‌ها قبل با ما ایاب و ذهاب نداشتند و طبق تعهدی که داده اند، مسوول کارهای انجام شده خودشان هستند.

آقای حلبی از این روش به شدت ناراحت شده و اقزوده: ما را ساواک می شناسد و هدف ما را می داند و به طور کلی ما باید از جنجال‌های سیاسی دور باشیم و از رویه ی آیت الله خمینی و طرفداران کوتاه فکرش هم ابراز تاسف کرد.

نظریه شنبه: آقای حلبی با هر گونه وابستگی سیاسی و فعالیت سوء انجمن مخالف است.

به: ریاست شهربانی بجنورد
از: ساواک بجنورد
درباره: انجمن خیریه مهدویه

این ساواک با انتخاب قربانعلی محمدی مقدم برای انجمن خیریه مهدویه موافقت دارد. خواهشمند است دستور فرمایند چنانچه تغییراتی در اساسنامه آن حاصل گردد، این ساواک را آگاه سازند.
رئیس ساواک بجنورد، مهرآموز

در ملاقاتی که طی چند جلسه با شیخ محمود حلبی سرپرست انجمن مبارزه با بهائیت به عمل آمد، مشارالیه اظهار داشته که از هجده سال قبل تا کنون انجمن مزبور تشکیل شده و هر روز در اکثر شهرستان‌ها دارای تشکیلاتی گردیده و در تهران نیز در نقاط مختلف دارای جلسات و کنفرانس می باشد و تا کنون برای این جلسات صرفا ارشاد جوانان در مسائل دینی بوده و کوچک ترین مساله سیاسی در جلسات مطرح نشده است. حتی به علت این که به روحیه جنجالی روحانیان و وعاظ آشنایی دارد، اجازه ورود یک نفر از روحانیان را به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است. مشارالیه اضافه نمود که انجمن تا کنون خدمات زیادی به دستگاه نموده حتی قبل از برگزاری جشن های 2500 ساله که بهائیان قصد کسب امتیاز جهت آشنایی خود را داشته اند، اقدامات موثری به عمل آورده که به طور حتم به شرف عرض رسیده است زیرا تیمسار ارتشبد اویسی فرمانده کل ژاندارمری وقت در جریان بوده اند و ادامه داد چنانچه دستگاه مصلحت نداند که این انجمن با کار خود ادامه دهد به فعالیتش خاتمه داده، ولی مراتب را به شرف عرض همایونی خواهد رسانید. ضمن این که مذاکرات لازم در مورد مراقبت از جلسات به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی افراد خرابکار و برانداز انجام شده اقدامات مراقبتی نیز به عمل آمده و به منابع مربوطه آموزش لازم در این زمینه داده شده است. بدیهی است هرگونه خبر واصله به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس ساواک تهران، پرنیان فر

بر اساس همین تفکر، انجمن با روند انقلاب مخالفت و در جریان مخالف رهبری انقلاب، حرکت می‌کرد. به‌طور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 امام خمینی(س) فرمان دادند که "اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است، بدون هیچ‌گونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا کند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند." (صحیفه امام، ج 3، ص 427)

در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) کوشش‌های فراوانی برای برگزاری جشن‌های نیمه شعبان مبذول می‌داشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان‌ها، جشن‌های دلخواه خود را برگزار کرد و برای این که پاسخی برای عمل خود داشته باشند، هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار می‌رفت. وی درگفت‌وگوی خود با مقامات ساواک در شب 1/7/1357 که به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است، گفته بود:

«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاه‌های مخالف با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر می‌کنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم، آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی‌کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می‌کنند.» (حمید روحانی، شریعتمداری در دادگاه تاریخ، به نقل از: اخگری، همان، ص 56)

دیدگاه امام خمینی در مورد انجمن

امام خميني در مورد انجمن حجتيه به ناطق نوري و پرورش وزيران وقت کشور و آموزش و پرورش مي‌فرمایند: "به آنها پست کليدي ندهيد. خطرناکند. وقتي آمدند بين شما تفرقه ايجاد مي کنند، تشتت ايجاد مي کنند. برادران را به جان هم مي اندازند. آنها کار ديگري دارند. دنبال مسئله ديگري هستند. اينها با شاه همکاري مي کردند. برايشان مسئله دين مطرح نبوده است."

رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی خود در 21 تیر 62 با يادآوري تفکرات انجمن اظهار داشتند: «يک دسته ديگر هم که تزشان اين است که بگذاريد معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد، حضرت صاحب مگر براي چه مي آيد؟ حضرت صاحب مي آيد معصيت را بردارد. ما معصيت کنيم که او بيايد؟»

اما شاخص‌ترین موضع امام در مقابل انحراف برخی از روحانیون منتسب و يا نزديك به انجمن حجتيه در "منشور روحانیت" منعكس شده است: «دسته اي ديگر از روحاني نماهايي که قبل از انقلاب دين را از سياست جدا مي دانستند و سر به آستانه‌ي دربار مي ساييدند، يک مرتبه متدين شده و بر روحانيون عزيز و شريفي که براي اسلام آنهمه زجر و آوارگي و زندان و تبعيد کشيدند، تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس نماهاي بي شعور مي گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مي گويند مسئولين نظام کمونيست شده اند. تا ديروز مشروب فروشي و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براي ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفيد و راهگشا مي دانستند، امروز از اينکه در گوشه اي خلاف شرعي که هرگز خواست مسئولين نيست رخ مي دهد، فرياد وا اسلاما سر مي دهند. ديروز حجتيه اي ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغاني نيمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابي تر از انقلابي شده اند. ولايتي هاي ديروز که در سکوت و تحجر خود آبروي اسلام و مسلمين را ريخته اند و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولايت برايشان جز تکسب و تعيش نبوده است امروز خود را باني و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مي خورند.» منشور روحانیت 67/12/3

امام خميني با هوشياري در يافته بود که تعطيلي انجمن فقط به خاطر حفظ ظاهر و نداشتن قدرت رويارويي با رهبري انقلاب بود. امام در يک جلسه خصوصي با يادآوري اين که انجمن فعاليت خود را تعطيل کرده نه منحل، آن را بي فایده خوانده بود.

امروز انجمن چه می گوید

اعتقاد نداشتن به ولايت فقيه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رويت امام زمان(عج)، تشکیل کلاس های مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباري‌گري از اعتقادات روز انجمن به حساب می آید.

انجمن در مناسبت هایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا(س)، میلاد امام زمان(عج) و عید غدیر فعالیت های خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید می کند.

اکثر وبلاگ‌ها و رسانه های وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالب تر آنکه یکی از محور های حمله به مقام معظم رهبری موضع گیری های ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار جوانان استان سيستان و بلوچستان در سال 81 فرمودند: «بدانيد آن كساني كه شيعه را عليه سني، سني را عليه شيعه تحريك مي كنند، نه شيعه را دوست دارند و نه سني را، با اصل اسلام دشمن اند. رحما بينهم، يعني برادران مسلمان بين خود رحيم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش مي كند.
از يك طرف غالي گري و ناصبي گري را ترويج مي كند و شيعه را در چشم سني دشمن حقيقي معرفي مي كند -بعضي از متحجرين ديني هم متاسفانه باور مي كنند- از سوي ديگر شيعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهاي سني وادار مي كند. توطئه دشمن آن است كه اين دو مكتب را در مقابل هم قرار دهد.»

خطیب مشهوری که انجمن را تبلیغ می کند

امام زمان(عج) در آخرين توقيع شريف خود به جناب علي ابن محمد سمري آخرين نايب خاص‌شان مي‌فرمايند: «یا علی بن محمد السمری أعظم الله أجر إخوانک فیک فإنّک میّت ما بینک و بین ستة أیّام فاجمع أمرک و لاتوص إلی أحد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة الثانیة [التامة] فلا ظهور إلّا بعد إذن الله عزّ و جلّ و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القوب و امتلاء الأرض جوراً و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهدة، ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر»

«ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می‌میری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعداز آن که دل‌ها سخت شد و زمین از ستم پرشد، به وقوع خواهد پیوست. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار (مشاهده) مرا می‌کنند. آگاه باشید هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحة آسمانی ادعای دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتری است.»

در عين حال، یکی از سخنرانان مذهبی که اکنون سخنرانی‌هایش در اکثر دکه های مذهبی پخش و بر روی گوشي‌هاي تلفن‌هاي همراه بلوتوث می‌شود، ادعا می‌کند: « امام زمان ماه رمضان پارسال، یکی از علما در جمکران خدمت امام زمان رسید، من با یک واسطه می‌گویم اجازه ندارم بگویم کی، با یک واسطه می گویم چون یک تیکه از پیغامش مربوط به من بود، خودشان، من شمال می رفتم منبر، آن عالم بزرگوار پرسیده بود آمد مازندران، یک افطار پیش ما بود، گفت، بنده را داغون کرد له کرد قلبمو چلوند رفت، بیچاره شدم، یک سال و نیمه دو ساله ماه رمضان پارسال به من گفت که امام زمان 13 ماه رمضان تو جمکران خدمت آقا رسیده، دیدم چشایه مهدی فاطمه کوچولو شده زیر چشماش کبود شده...»

فرد مورد نظر که با وجود پخش نشدن سخنرانی‌هایش در صدا و سیما به شهرت رسیده است، در جایی دیگر با يادآوري خدمات شیخ حلبی، او را امام زمانی دانسته و می گوید "کاری با انگ های سیاسی ندارم، تمامی شاگردان حلبی منبرشون دربست برای امام زمانه..." وی در این رابطه اشاره نکرده است که سخنان صریح امام هم آیا انگ سیاسی است یا نه (گروه تاریخ رجا نیوز در صورت اعتراض نامبرده، اسناد و فایل صوتی وی را منتشر خواهد کرد)

به هر حال انجمن در جلسات خود وظیفه شیعه آل محمد(ص) را اینگونه بر می شمارد:

- انتظار: وضع انتظار و نديدن امام معصوم از بزرگترين مصيبت‌هاست
- غمگين بودن به‌واسطه مفارقت آن حضرت
- دعا براي تعجيل فرج آن حضرت
- گريستن از دوري آن حضرت
- تسليم و انقياد داشته باشد که براي امر امام (ارواحنا فداه) عجله نکند
- صدقه به قصد سلامت آن حضرت

انجمن و فتنه 88

یکی از تهمت هایی که مرتب به دولت‌هاي نهم و دهم زده می‌شد، ارتباط با انجمن حجتیه است. در عين حال،‌ عبدالكريم سروش در گفت‌وگویی تفصیلی با یکی از سایت های فارسی زبان خارج کشور، ضمن تبیین ساختار طیفی جنبش سبز به صورت ویژه ای بر حضور اعضای انجمن حجتیه در این جنبش تاکید کرد و گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ‌ها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان مخفی نگاه داشت.»

صید مذهبی ها با نام دین

این جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریان‌هاي سیاسی خطرناک‌تر است، چراکه دیگر جریان‌ها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر می انگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب می آمدند.

مبلغان انجمن با نفوذ در هيئت‌هاي مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دین‌داری خود مي‌كنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را می کشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.

در مرحله بعد پيشنهاد جالبی به طعمه می شود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتوانست بیاد لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی می دهد»

اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در می آید:

1- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه

2- نقد هایي از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانک ها

3- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو

4- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...

5- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنه ای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک می دادم اما الان...»

6- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
7- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی

غفلت مسئولین

به واقع تا به امروز چند فیلم، سریال یا حتی سخنرانی ساده در راستای افشاي فعالیت های انجمن منتشر شده، نیروی مقاومت بسیج و امور مساجد تا به امروز چه اقداماتی را در زمينه توجیه نیروهای مذهبی و واکسیناسیون فرهنگی آنها كرده‌اند. در نهایت، چرا سازمان های امنیتی در برابر توزیع گسترده سخنرانی های مبلغین انجمن و تبدیل شدن آنها به الگو بی واكنش بوده اند؟


 



:: بازدید از این مطلب : 153
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
بالاترین با دست‌انداختن کروبی: فقط مهندس موند و شیخ شجاع قصه ما
 
 
گروهك هاي فعال در فضاي مجازي در كنار بد و بيراه هاي گاه و بي گاه به دست اندركاران ناتوان فتنه ۸۸، استدلال هاي جالب ي  درباره حمايت شيادانه خويش از اين افراد مطرح مي كنند.

 
يكي از اين عناصر گروهكي در توجيه حمايت از ميرحسين موسوي در بالاترين نوشت: دوستي درباره ۸ سال نخست وزيري موسوي در دوره خميني اعتراض دارد. من نمي دانم چرا من و شما بايد وقتمان را صرف گناه و صواب ]ثواب[ موسوي بكنيم. اين موضوع «به موقع خودش» (تاكيد مي كنم: به موقع خودش) توسط اشخاص حرفه اي رسيدگي خواهد شد و به موقع خود اهميت زيادي دارد. اما در حال حاضر حمايت از او هيچ ضرري براي اپوزيسيون ندارد بلكه استفاده قابل توجهي هم خواهد داشت. ما او را به عنوان يك نردبان مي خواستيم، چه در انتخابات پيروز مي شد و چه حالا كه پيروز نشده. همه با اين جمله معروف آشناييم؛ انتخاب بد به جاي بدتر. مي پرسند چرا اين قدر به موسوي و دور و بري هايش دل بسته ايد؟ ما كي گفتيم به موسوي و امثالهم دل بسته ايم؟ ما در راستاي اهداف خودمان حركت مي كنيم و به نتيجه ساده و روشن استفاده (حمايت) كردن از موسوي مي رسيم.

يكي ديگر از همين عناصر ضدانقلاب هم درباره حمايت از كروبي، ضمن دست انداختن وي نوشت: البته كه ما نبايد انتظار خاصي از انتخابات و رئيس جمهور داشته باشيم ولي به قول موسوي در انتخابات رفته بوديم واسه انتخاب ميان بد و بدتر. بدهاي من! مثل خيلياي ديگه موسوي بود و كروبي. از شيخ نمي شد گذشت به خاطر جرئتش. خيليا مي گفتن از اين آدم آبي گرم نمي شه. اصلا اگر انتخابم بشه شايد عمرش به گرفتن حكم تنفيذ قد نده. خيليها مسخره مي كردن مي گفتن وسط مناظره ها خوابش مي بره. حقيقتش خودمم جزو اون خيليها بودم. آخه خيلي پير بود. ما هم كه منتظريم يه نفر سوتي بده يا يه حركت خاص انجام بده و تا سرحد مرگ دستش بندازيم. اما روز موعود هم رفتم بهش راي دادم ولي به كسي نگفتم. از سوژه شدن مي ترسيدم. تا اين كه ماجراهاي بعد انتخابات پيش اومد خيليها كه هارت و پورت مي كردن. دونه دونه رفتن كنار. فقط مهندس موند و شيخ شجاع قصه ما. شيخ هنوز محكم و استوار سر موضع خودش ايستاده. حتي به نظرم تو صف مبارزه خيلي جلوتر از مهندس بوده. من به همين خاطر به او راي دادم.

 



:: بازدید از این مطلب : 213
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

كروبي و ماموريتي براي فتنه

موضع‌گيريهاي نفر پنجم انتخابات 88 در رابطه يا شكستن   فضاي سنگين حاكم بر جريان فتنه را پس از 9 دي ارزش چنداني براي بخورد ندارد لذا وي به همراه زهرا رهنورد  فعلاً نقش جاده صاف كن را بازي كردند تا براي موضع‌گيري فتنه‌گر اصلي داخل كشور  فضاسازي لازم را انجام دهند.

http://www.hamoonnews.com/images/stories/karobi/30-9-1389_image634285224040040000.jpg


 


 

پس از موضعگيري‌ شخصيتهاي مختلف بخصوص امام جمعه موقت و دادستان تهران در روز 10 دي ماه سال جاري، همچنين مواضع صريح و بي‌پرده حجه‌الاسلام مهدي طائب در خصوص فتنه‌گران. قابل پيش بيني بود كه سران فتنه كه پيش از اين هر اتفاقي  را فرصتي براي عرض اندام و خود نمائي  مي‌دانست، به سرعت وارد ميدان شده و مواضع تندي بگيرند. موضع‌گيريها با  پخش  مصاحبه زهرا رهنورد(زهره كاظمي) آغاز و  سپس كروبي براي عقب نماندن از قافله و البته با هماهنگي قبلي وارد ميدان شد. رهنورد در مصاحبه خود با رسانه‌اي به نام "رسا" -كه معلوم نيست با كدام درآمد راه‌اندازي و اداره مي‌شود- به چند نكته اشاره كرده است كه مهمترين و قابل تأمل‌ترين آنها ادعاي او مبني بر زنده بودن زيرزميني فتنه است. وي مي‌گويد خود را آماده زندان و چوبه دار مي‌بيند، تلاش دارد دين فروشيها  جريان مرده سبز را  با گره زدن به  انقلاب بزرگ حضرت امام(ره) يكسان جلوه دهد؟!. در ادعائي عجيب انقلابي كه حضرت امام خميني(ره) از سال 42 سنگ بناي آن را بنا نموده و بسياري از علماي بزرگ پيش از ايشان، زمينه‌چيني‌هاي لازم براي ظهور و بروز آن را انجام داده بودند را انقلابي مي‌داند كه «پيروزي زود رس» داشته و زير ساختهاي آن آماده نبوده است.كروبي نيز مثل هميشه تلاش مي‌كند محور حرفهايش را امام(ره) قرار داده و دوباره همه اتهامات واهي را كه بارها از او شنيده‌ايم به نظام اسلامي ايران نسبت دهد. او نيز خود را آماده مردن دانسته و مي‌گويي «بيدي نيست كه با اين بادها بلرزد!». اما «سر فتنه» هنوز تا نگارش اين مطلب سكوت اختيار كرده است. در يك نگاه كلي مي‌توان نسبت به مواضع اتخاذ شده موارد ذيل را بيان كرد.

1-    رهنورد و كروبي با سخن راندن از امام(ره)  تلاش مي‌كنند اقدامات و مواضع خود را به نحوي تطهير نمانيد.

2-    رهنورد و كروبي به نمايندگي از جريان فتنه، با بي‌مهري گذشته انقلاب را زير سؤال برده و معلوم نيست اگر بدر اين گذشته اشكالاتي  بوده است؛ چرا با افتخار دائماً تلاش مي‌كنند خود را به اين گذشته پيوند بزنند و يا اينگونه وانمود كنند كه نقشهاي مهمي در گذشته انقلاب داشته‌اند.

3-    رهنورد با كليد واژه‌‌اي  بسيار مهم، فعاليتهاي زيرزميني و غير خياباني جريان فتنه‌گر را لو داده است. طبق گفته او ، جريان فتنه از وقتي فهميده است  كه قادر نيست مطامع خود را در كف خيابان به دست آورد،  اقدامات خود را به سمت فعاليتهاي خرابكارانه و زيرزميني سوق داده است.سؤال اينجاست كه تئوري فعاليت‌هاي  زير زميني با عملياتهايي چون ترور اساتيد هسته‌اي هم نسبتي داشته است يا خير؟!

4-    مقايسه عملكرد و مواضع سران فتنه با مواضع امام(ره) نسبت به رژيمهاي استكباري بخصوص آمريكا نشان از تفاوت ماهوي عميق ادعاهاي كذب فتنه‌گران و عملكرد آنها دارد.كروبي در بيانيه اخير خود به نوعي از اينكه در آن سوي مرزها از او حمايت مي‌شود به خود و همراهانش باليده است!

5-    در آخر بايد گفت ،گردانندگان اصلي فتنه با به ميدان فرستادن رهنورد بعنوان اولين پاسخگو خواستند تا بازخورد مختصري از عكس‌العمل فضاي جامعه و مسئولين قضائي كشور به دست آورند، آنها  مي‌دانستند احتمالاً نظام مواضع تندي نسبت به رهنورد با توجه جنسيت او اتخاذ نخواهد كرد و او مي‌تواند فضاي سنگين حاكم بر جريان فتنه را پس از 9 دي سال جاري بشكند.ديگر آنكه موضع‌گيريهاي نفر پنجم انتخابات 88-پس از آراي باطله- نيز چندان ارزشي براي برخورد ندارد لذا اين دونفر  فعلاً نقش جاده صاف كن را بازي كردند تا براي موضع‌گيري فتنه‌گر اصلي داخل كشور  فضاسازي لازم را انجام دهند.


 



:: بازدید از این مطلب : 246
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

دهن کجی خاتمی به قانون، نظام و شرع+عکس


 

 

حضور خاتمی در منزل یکی از متهمان حوادث پس از انتخابات که حتی حکم محکومیت وی نیز صادر شده، دهن کجی علنی وی به نظام و قانون و شرع و حتی مراجع محسوب می شود.

نهضت سبز نبوی به گزارش خبرنگار بولتن نیوز :
حضور و دلجویی محمد خاتمی در منزل بهاره هدایت یکی از دستگیرشدگان اغتشاشات پس از انتخابات و تفقد و دلجویی وی از همسرش موجب وهن به نظام و دستگاه قضایی بود، چرا که این دیدار به این معناست که خاتمی با اقدامات این دستگیرشده که حکم محکومیت آن نیز صادر شده موافق بوده و از صدور حکم محکومیت وی نیز ناراحت است که به دلجویی از خانواده فردی رفته است و این در حالیست که وی عضو و امضا کننده کمپین یک میلیون امضا برای تساوی حقوق زن و مرد است کمپینی که خلاف صریح، شرع، قانون و قرآن است.
داستان یک میلیون امضا
یک اعلامیه ایی در نشست سازمان های حقوق بشری و فعال در زمینه حقوق زنان در یکی از کشورهای اسیای دور صادر شد که در این نشست چندتن از زنان فمینست افراطی و بنیانگذار کمپین یک میلیون امضا، به طور غیر رسمی و خود خواسته از طرف ایران! در این نشست شرکت کردند که این افراد پس از این نشست اقدام به ایجاد کمپینی برای پیوستن ایران به این نشست و تایید بیانیه صادر شده کردند.
این بیانیه صادر شده در این نشست چند مشکل و تعارض بنیادی با اسلام داشت که فقط یکی از این تعارض ها حق برابری شریک جنسی زنان با مردها بود و زنان از حق داشتن چند شریک جنسی برخورد می شدند!
حال مشخص نیست آقای خاتمی که خود از تحصیلکرده های حوزه های علمیه است و به امور شرعی و فقهی واقف است چرا عملکرد و طرز تفکر فردی را تایید می کند و از خانواده وی دلجویی می کند که این عمکرد و طرز تفکرش کاملا با دین و قرآن و قانون و اسلام مخالف است.


 



:: بازدید از این مطلب : 304
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

خاتمي سوژه طنز ضد انقلاب‌ها شد

حاميان اصلاح طلبان در گروهك هاي معارض و رسانه هاي ضدانقلاب، تحليل هاي جالب توجهي را درباره شرط گذاري اخير خاتمي براي حضور در انتخابات مجلس منتشر كرده اند.
حسين باقرزاده عضو گروهك منافقين و از همكاران روزنامه زنجيره اي نشاط در دوران اصلاحات، درباره سخنان خاتمي در جمع اقليت مجلس و شرط گذاري براي انتخابات نوشت: حكايت آقاي خاتمي حكايت همان كسي است كه به ده راهش نمي دادند او سه شرط آزادي زندانيان، پايبندي به قانون اساسي و انتخابات سالم و آزاد را مطرح كرده است اين شرط ها آن قدر نامشخص و مبهم است كه حاكميت همواره مي گويد آنها را محقق كرده است. علاوه بر اين معلوم نيست آقاي خاتمي در پاسخ به دعوت كدام مقام در جمهوري اسلامي براي شركت اصلاح طلبان در انتخابات اين شروط را پيش كشيده، و تضمين تحقق اين شروط را از چه مقام يا مقاماتي خواسته است. آيا هنوز آقاي خاتمي اين پيام حاكميت را در نيافته كه ديگر جايي براي او در جمهوري اسلامي باقي نمانده است؟
اين منافق حامي اصلاح طلبان در روزگار حاكميت آنان ادامه مي دهد: از موفقيت هاي دولت و مجلس اصلاح طلبان اثري باقي نمانده است. در واقع نقش اصلاح طلبان از دولت دوم خاتمي و پس از آن ايجاد اميد كاذب در مخالفان بوده در حالي كه حركت آنها از همان مجلس ششم نشان داد عقيم است و كارايي ندارد. پس از آن هم ديگر آب رفته به جوي بازنگشت، نه در دولت دوم خاتمي، نه در انتخابات مجلس هفتم با حضور اصلاح طلبان و نه در انتخابات سال 84 و .88 اكنون بسياري از اصلاح طلبان به عقيم بودن پروژه شان پي برده اند. اكنون كساني مانند موسوي به عقيم بودن جنبش اصلاحات پي برده اند.
وي در سايت ايران امروز اضافه كرد: اقليت اصلاح طلب در مجلس مايل است دوباره به مجلس بازگردد و حاكميت نيز ممكن است حضور برخي از آنان را در صورتي كه با جنبش سبز مرزبندي كنند، تحمل كند اما بدون توبه و فاصله گرفتن از جنبش سبز، حاكميت ديگر هيچ اصلاح طلبي را در حاشيه امن قرار نخواهد داد... اكنون خاتمي شروط مبهمي را مطرح مي كند از جمله آزادي زندانيان سياسي، مگر خود او نبود كه سال 78 در برابر شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد در دانشگاه تهران گفت كه ما در ايران زنداني سياسي نداريم. حاكميت هم بازداشت شدگان حوادث سال گذشته را زنداني سياسي نمي داند. شرط گذاشتن هاي خاتمي در حالي كه رژيم او را به جنايت و خيانت متهم مي كند، داستان همان كسي است كه او را به ده راه نمي دادند.
در همين حال «گويا نيوز» هم در تحليل رويكرد خاتمي نوشت: سخنان خاتمي در حالي مطرح شده كه هنوز افسردگي از ميان اصلاح طلبان رخت برنبسته است. اين سخنان از چند منظر قابل بررسي است اول اينكه آيا اساساً اصلاح طلباني كه بيشتر آنها پس از حوادث سال گذشته داراي پرونده هاي امنيتي شده اند مي توانند برخلاف قانون انتخابات در انتخابات نامزد شوند؟ آيا شوراي نگهبان چنين اجازه اي را مي دهد؟ دوم اينكه بر فرض محال به آنها اجازه شركت هم بدهند. مگر مجلس ششم در اختيار آنها نبود چه كردند؟ سوم اينكه در سال هاي 79 تا 83 مجلس و دولت (هر دو قوه) در اختيار اصلاح طلبان بود. پس چرا نتوانستند كاري از پيش ببرند.
گويانيوز اضافه مي كند: مگر نه آن كه خاتمي در دوره رياست جمهوري، خود را بي اختيار و تداركاتچي مي ناميد. حال سخنان جديد او به چه معناست.
«بالاترين» ديگر رسانه ضد انقلاب بود كه در تحليل گفته هاي خاتمي تأكيد كرد: هر چه قدر هم خاتمي شرط بگذارد، به نظر نمي رسد شرايط براي رونق مجدد بازار اصلاح طلبان مناسب باشد. موسوي هم سوخت رفت. آيا اصلاح طلبان هنوز سرباز ديگري كه در پس پرده نهان باشد دارند كه بتوانند به ميدان بفرستند؟
سايت گروهكي اخبار روز هم اگرچه در فتنه و آشوب سال گذشته از حاميان دو آتشه فتنه گران بود اما اين بار نوشته است: اخيراً محمد خاتمي كه نمي دانيم بگوييم خدا چه كارش بكند و مي ترسيم بالاخره كاري دست جنبش بدهد، كف خواسته هاي خود را در مورد شركت در انتخابات اعلام كرده است. اما كسي نيست به او بگويد كه كار از كف كه سهل است، از سقف هم گذشته است و حالا صحبت بازداشت موسوي و كروبي و خود خاتمي است.
سايت راديو زمانه ارگان اپوزيسيون مقيم هلند نيز خاتمي را فردي متناقض معرفي كرد و به نقل از «امين بزرگيان» (از روزنامه نگاران زنجيره اي فراري) نوشت: هيچ كس به اندازه خاتمي در ميان چهره هاي سياسي تا اين ميزان پارادوكسيكال نيست: تكليف ما با همه چهره هاي سياسي روشن است غير از خاتمي. او از سويي سمبل موفقيت ما و از سويي ديگر سمبل شكست و ناكامي اپوزيسيون است. در واقع پروژه اصلاحات شكست خورد و از دل آن مهم ترين مخالفان دموكراسي ]!؟[ بيرون آمدند و رئيس دولت شدند. اين تناقض به شخصيت خود خاتمي برمي گردد. ما نبايد انتظار نابجايي از خاتمي داشته باشيم او همين است و در نظر نگرفتن تناقض هاي وي و انتظارات نابجا از او باعث عكس العمل هاي هيستريك در ما مي شود.
اين ضد انقلاب پاريس نشين همچنين گفت: جريان و سران جنبش سبز اصولاً بايد از اپوزيسيون شدن جلوگيري كنند تا بتوانند از حاكميت يارگيري كنند و اختلاف و دو دستگي ايجاد نمايند، كاري كه با اپوزيسيون شدن نمي توانند.
وي در عين حال چند سطر بعد خط بطلاني بر ادعاي قبلي خود كشيد و گفت: اين حرف من به اين معنا نيست كه فكر كنيم تنها راه، پروژه اصلاح طلبان و راهي است كه خاتمي مي رود. اين حرف من نبايد ما را نسبت به پروژه «پوچ» خاتميون بي تفاوت كند. مهم ترين مشكل به نظر من در پروژه جديد خاتمي اين است كه او بين دوران پيش از جنبش سبز و پس از آن تمايزي قائل نمي شود. خاتمي نسبت به ماهيت جنبش سبز- هر چند كه از درون جنبش اصلاحات زاده شده اما هويت مستقلي دارد- دچار كوررنگي است.
اكنون تغييرات اساسي در بازي ايجاد شده و اگر خاتمي به گونه قبلي به مسئله نگاه كند، مشكلات عمده اي در نقش سياسي او ايجاد مي شود كه براي همه ما فقداني بزرگ است.
يادآور مي شود تدارك جريان هاي ضد انقلاب جهت فاتحه خواني و گرفتن ختم خاتمي در حالي است كه پريروز سايت جرس تصريح كرده بود خاتمي براي نقش آفريني، بايد نماز ميت بر جنبش سبز بخواند! بدين ترتيب سؤال طنزآميز اين است كه آيا مرده مي تواند بر مرده نماز ميت بخواند؟! و اگر مي تواند، آيا اين خاتمي است كه بايد نماز ميت بر فتنه سبز و موسوي و كروبي بخواند يا كروبي و موسوي بايد براي خاتمي و هم قطارانش نماز ميت اقامه كنند؟!
كيهان


:: بازدید از این مطلب : 282
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

شهرياري پيش از شهادت به سخنراني چه کسي گوش مي کرد

نهضت سبز نبوی به گزارش واحد مرکزي خبر : همسر استاد شهيد شهرياري جزئيات جديدي از ترور وي را تشريح کرد. دکتر بهجت قاسمي گفت: دکتر که بيشترين استفاده را از وقتش مي کرد در ماشين شروع به گوش کردن تفسير قرآن آية ا... جوادي آملي کرد، حدود پانصد، ششصد متر در بزرگراه ارتش رفته بوديم که يک موتوري نزديک ماشين شد در همين هنگام راننده فرياد زد: دکتر برو بيرون. من کمربند نداشتم و بلافاصله از ماشين پياده شدم، راننده هم سريع پياده شد. من رفتم در سمت دکتر را باز کنم تا او سريع پياده شود که بمب جلوي صورت من منفجر شد. بيهوش نشدم، اما حرارت اوليه انفجار را در صورتم احساس مي کردم. خودم را کشان کشان رساندم به در خودرو، ديدم «مجيد» بي سر و صدا سرش به سمت راننده بي حرکت افتاده، فهميدم شهيد شده است.



 



:: بازدید از این مطلب : 288
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()